خلاصه داستان: Maquia، یک نوجوان، متعلق به جامعه Iorph است که اعضای آن می توانند صدها سال زندگی کنند. اما زندگی او زمانی تغییر می کند که شهرک آیورف مورد تهاجم قرار می گیرد و با یک یتیم روبرو می شود.
خلاصه داستان: زن جوانی در یک مجتمع آپارتمانی در حال پوسیدگی متوجه میشود که همه جا کرمها و پروانهها را میبیند که از سوسکها، حیوانات و انسانها بیرون میآیند، و تصمیم میگیرد تا دریابد که این موضوع چگونه با قتلهایی در سطح شهر مرتبط است.
خلاصه داستان: بشریت، متحدان بیگانه آنها و گودزیلا همگی وارد بازی آخر خود می شوند، زیرا موجود مخرب قدرتمندی که به نام گیدورا (Ghidorah) شناخته می شود به زمین می رسد.
خلاصه داستان: پس از مشکوک شدن به اینکه همسایه افسر پلیس آنها یک قاتل زنجیره ای است، گروهی از دوستان نوجوان تابستان خود را به جاسوسی از او و جمع آوری شواهد می گذرانند، اما هر چه به کشف حقیقت نزدیک تر می شوند، همه چیز خطرناک می شود.