خلاصه داستان: مردی ربوده می شود و یکی از چشمانش توسط گروهی از شکارچیان اعضای بدن جدا می شود و به یک قاتل زنجیره ای پیوند زده می شود. اهداکننده ناخواسته اکنون چشم اندازهای وحشتناکی دارد زیرا شاهد حملات وحشتناکی به ساکنان سئول است.
خلاصه داستان: نیم قرن از زمانی که کشور اعلام کرد همزیستی انسان ها و هیولاها، دوران هرج و مرج، می گذرد. آئوی ایزومی، یک فعال حقوق بشر جوان که خواستار لغو تبعیض است، با مردی ملاقات می کند.
خلاصه داستان: در دنیایی پر از امتیاز و زرق و برق، دوستی دو زن جوان از طبقات متفاوت آنها فراتر می رود، زیرا آنها برای تکمیل تحصیلات خود و ورود به جامعه خون آشام سلطنتی آماده می شوند.
خلاصه داستان: وقتی ساهسو برای یک سخنرانی به آدانا می رود، این فرصت عالی برای مواجهه با پدربزرگ جدا شده اش است. اما به زودی، او خود را در میان یک افسانه می بیند.