خلاصه داستان: وقتی یوکی با یک غریبه خوش تیپ آشنا می شود که به او در قطار کمک می کند، چه نوع رابطه ای شکوفا می شود؟ آیا این می تواند چیزی واقعی باشد؟ یا این احساسات با برف آب می شوند؟
خلاصه داستان: پس از یک اخراج پرمخاطب، بازگشت به حرفه مد جنا زمانی که او عاشق یک همکار جذاب و بسیار جوانتر - که اتفاقاً پسر رئیس او است - می افتد، با مشکل مواجه می شود. در حالی که جرقهها به پرواز در میآیند، جنا باید تصمیم بگیرد که آیا همه چیز را در یک راز به خطر میاندازد...
خلاصه داستان: بانتو از کودکی مورد تنفر پدرش والمیکی قرار گرفته است. سامارا، رئیس او، به او محبت و عشق نشان می دهد تا اینکه متوجه می شود جیندال ها والدین او هستند. بانتو تصمیم می گیرد به دنبال عشق جیندال ها برود و از آنها در برابر تهدیدات محافظت کند...
خلاصه داستان: امیلی یانگ، یک سالخورده، میخواهد به عنوان رئیس خانوادهاش انتخاب شود. او تنبلی بامزه را قبول میکند، و فکر میکند که میتواند به طلسم جدید تبدیل شود و به او کمک کند تا برنده شود، تا زمانی که یک رشته مرگبار، تنبل را به عنوان مظنون اصلی در این ماجرا دخیل میکند...