خلاصه داستان: جین هی جوان توسط پدرش به یتیم خانه ای در نزدیکی سئول برده می شود. او او را در آنجا رها می کند تا دیگر برنگردد و او در تلاش است تا با سرنوشت خود کنار بیاید. جین هی ناامیدانه باور دارد که پدرش به خاطر او برمی گردد.
خلاصه داستان: یک روز در مهمانی رفتن یکی از همکارانش، آنا با دومنیکو، پسری بدجنس و کمی مسن‌تر آشنا می‌شود که با دو فرزند کوچک ازدواج کرده است. شعله های شور به سرعت شعله ور می شوند و منجر به برخوردهای بخار می شوند.
خلاصه داستان: L'Alpagueur یک جاسوس مستقل از آژانس مخفی فرانسه است. او در مورد L'epervier، یک قاتل سریالی که پسران جوانی را استخدام می کند تا به او کمک کنند تا بانک ها را قبل از کشتن آنها سرقت کند، تحقیق می کند.
خلاصه داستان: فرانسوا با نوشتن چهل و سومین رمان جاسوسی خود، افرادی از زندگی خود را شامل می شود. او باب، مامور مخفی ماهر و ماهر در تضاد کامل با فرانسوا است. همسایه ناز او تاتیانا است که به باب در آکاپولکو کمک می کند.
