خلاصه داستان: مردی به زندگی خود نگاه می کند و با راز دردناکی دست و پنجه نرم می کند که به مدت 20 سال پنهان کرده است، رازی که تهدید می کند زندگی ای را که برای خود و به زودی همسرش ساخته است، از مسیر خارج کند.
خلاصه داستان: زندگی روزمره یک نبرد بی امان برای بقا است، اما ماجا در موضع خود ایستاده است. با وجود همه ناکامی ها، او در Stormskerry، جایی که ریشه هایش است، می ماند.
خلاصه داستان: آرن، پسر یک نجیب زاده سوئدی، در یک صومعه تحصیل می کند و به عنوان یک شوالیه معبد به سرزمین مقدس فرستاده می شود تا برای عشقی ممنوعه توبه کند.
خلاصه داستان: شوالیه آرن برای آخرین ماموریت علیه صلاح الدین فرستاده می شود. او باید در این نبرد پیروز شود، قبل از اینکه بتواند به خانه خود به سوئد برود و در نهایت با سیسیلیا خود ازدواج کند و تشکیل خانواده دهد. اما صلح در خانه توسط دانمارکی ها تهدید می شود.