خلاصه داستان: مارکوس وقتی همسرش در تصادف قطار می میرد ، به دختر نوجوان خود ، ماتیلد می رود. به نظر می رسد که همه یک حادثه غم انگیز تا زمانی که یک ریاضیات ، که او نیز مسافر همکار در قطار بود ، و دو همکارش ظاهر می شوند.
خلاصه داستان: الینا ، یک رپر 17 ساله مشتاق ، مجبور است کشور خود را از فنلاند ترک کند و هنگامی که مادرش یک دوست پسر فرانسوی پیدا می کند ، به جنوب فرانسه نقل مکان کند. او بلافاصله به پله جدید خود Sofia ، 18 ساله ، یک کاریزماتیک کشیده می شود ...
خلاصه داستان: دو خواهر پس از سال ها جدایی دوباره به هم می رسند. زندگی آنها در هم تنیده می شود زیرا آنها رویای یک آینده روشن را به اشتراک می گذارند، اما متوجه می شوند که گذشته به راحتی قابل بازگرداندن نیست.