خلاصه داستان: دو فرسودگی عاشقانه در یک عروسی با هم ملاقات میکنند و تقریباً قبل از ترمز کردن، در اتاق کت و شلوار گیر میکنند. آنها موافقت می کنند که اعترافات صریح در مورد گذشته خود را مبادله کنند، در صورتی که این ممکن است واقعیت واقعی باشد.
خلاصه داستان: یشپال آناند یک صنعتگر ثروتمند است و با همسر، یک پسرش، گاوراو و پسر بزرگش، نارندرا که در خارج از کشور زندگی می کند، زندگی می کند. تنها نقطه روشن در زندگی یشپال نارندرا است که اغلب بر عشق و علاقه به آن سایه می افکند...
خلاصه داستان: یک گانگستر کوچک به طرز ناشیانه ای تلاش می کند تا با دختری که دوستش دارد خواستگاری کند. آیا او می تواند او را به دست آورد و دنیای زیرین را پشت سر بگذارد؟