خلاصه داستان: زندگی آناستازیا استیل، دانشجوی ادبیات، زمانی که با کریستین گری، میلیاردر خوشتیپ و در عین حال رنجدیده آشنا میشود، برای همیشه تغییر میکند.
خلاصه داستان: یک شاهزاده آفریقایی بسیار متنعم به کوئینز، نیویورک سفر می کند و مخفیانه می رود تا همسری پیدا کند که بتواند به هوش و اراده قوی او احترام بگذارد.
خلاصه داستان: مدیر کارخانه ذخایر ارتش را برای تقویت روحیه کارگران زن دریافت می کند. زیبایی محلی آنها را برای پیانیست جازی که او را اغوا می کند مخالفت می کند. او عازم پراگ می شود تا او را پیدا کند، اما پدر و مادرش وقتی او می رسد ناراضی هستند.