خلاصه داستان: سدریک براون بیوه، پرستار بچه مک فی را استخدام می کند تا از هفت فرزند پرخاشگر خود که همه پرستار بچه های قبلی را بدرقه کرده اند، مراقبت کند. دایه مک فی که توسط سایمون و خواهران و برادرانش طعنه زده می شود، از قدرت های عرفانی برای القای نظم استفاده می کند.
خلاصه داستان: خوک ویلبر از پایان فصل میترسد، زیرا میداند که در آن زمان، سر میز شام خواهد رفت. او با شارلوت، یک عنکبوت که در قلم او زندگی می کند، نقشه ای می کشد تا اطمینان حاصل کند که هرگز این اتفاق نخواهد افتاد.
خلاصه داستان: چند هفته قبل از عروسی سلطنتی، آلبرت، شاهزاده شرور نروژ، قانونی قدیمی را پیدا می کند که می تواند ولیعهد دانمارک را مجبور کند که به جای نامزد دوست داشتنی و آمریکایی خود، با دختر دو چهره آلبرت ازدواج کند. دو زن \"نبرد\".