خلاصه داستان: آریایی و راجور ، پسران یک تاجر ثروتمند ، ویکرام خورانا ، عاشق همان زن ، تاشا می شوند. آنها نه تنها مرتکب عملی می شوند که نمی توانند از بین بروند بلکه به عنوان اهداف در یک برنامه انتقام جویی نیز به پایان می رسند.
خلاصه داستان: در قلب ریاض ، جایی که ناامیدی و فرصت برخورد می کنند ، ماندووب داستان چنگال فهاد الگادانانی را به وجود می آورد ، مردی شکننده ذهنی که برای نجات پدر بیمار خود در حال مسابقه است.