خلاصه داستان: لیانگ در حالی که به جرم قتل یک رئیس باند ، حكم زندان را به عهده دارد ، پسری را كه بهزیستی می شود ، به دنیا می آورد. 30 سال بعد ، لیانگ از زندان آزاد می شود ، و این باند کور AH GUI را می فرستد تا به عنوان پسر نابینا لیانگ به عنوان پسر کور باشد تا او بتواند کله بزند ...
خلاصه داستان: یک پلیس سخت برای یافتن یک همسر سابق خطرناک ، که ممکن است کلید قرار دادن او را در پشت میله های زندان نگه دارد ، باید به عنوان یک معلم مهد کودک ظاهر شود.