خلاصه داستان: هزار و پانصد سال پس از جنگ خدایان، بهشت رو به زوال گذاشت. یانگ جیان، خدای ارلنگ، با کار به عنوان شکارچی امرار معاش می کرد. یک روز به یانگ جیان دستور داده شد تا مرد جوانی که برادرزاده خودش بود را شکار کند.
خلاصه داستان: تد تمپلتون بزرگسالی که برای یک جنایت شرکتی قاب میشود، دوباره به بچه رئیس تبدیل میشود تا با برادرش، تیم، مخفیانه زندگی کند و خود را به عنوان یکی از فرزندانش نشان دهد.
خلاصه داستان: پزشکان در یک بیمارستان اولترامدرن در دانمارک ، از طریق اتفاقات عجیب و غریب و غیر قابل توضیح ، متقاعد می شوند که این مکان خالی از سکنه است.