خلاصه داستان: لیندسی پس از فرار از زندان استرالیا به بمبئی می رسد. او با پرابهاکار ملاقات می کند و او را به روستای زادگاهش می برد و در آنجا حرفه جنایی خود را به عنوان شانتارام در دنیای بدنام شهر آغاز می کند.
خلاصه داستان: مهاجران چند ملیتی که از قاره قدیم به قاره جدید سفر می کنند با یک معمای کابوس وار در کشتی دومی که در دریای آزاد سرگردان است، مواجه می شوند.
خلاصه داستان: بیست سال پس از غلبه بر ملکه شریر باوموردا، جادوگر ویلو اوفگود گروهی از افراد ناسازگار را در یک ماموریت نجات خطرناک به سمت ناشناخته هدایت می کند.
خلاصه داستان: اورسولا تاد یک شب در سال 1910 قبل از اینکه بتواند اولین نفس خود را بکشد می میرد. در همان شب در سال 1910، اورسولا متولد می شود و زنده می ماند.