خلاصه داستان: میا، یک اسنوبرد سوار آزاد، که پس از رفتن مخفیانه به یک شیب محدود، از نامزدش جدا شده، باید نه تنها در برابر طبیعت، بلکه باید در برابر طبیعت، بلکه یک سوار ماشین برفی نقابدار که به دنبال خون خود است، زنده بماند.
خلاصه داستان: سه دوست یک سفر جادهای به صحرای موهاوی میروند، جایی که روابط پیچیدهشان به نقطه شکست خود میرسد، زیرا گروه با یک فرقه منزوی و قاتل روبرو میشوند.
خلاصه داستان: هنگامی که یک گروه پانک اولین تور خود را به ثمر می رساند، زندگی در جاده زمانی سخت می شود که یک شیطان انسان خوار به عنوان یک راهرو به آنها ملحق شود.
خلاصه داستان: چیزی که به عنوان بازدید سالانه از محل قبر خانواده آنها شروع می شود، به سرعت تبدیل به یک شب وحشت محض می شود زیرا دو برادر به طور غیر منتظره مجبور می شوند در برابر هجوم ناگهانی مهاجمان خشن مبارزه کنند.