خلاصه داستان: الیزابت چیس با همسر و دخترش مشغول بازسازی خانه جدیدش است. او یک پیمانکار به نام خاویر را برای کمک استخدام می کند. اما به زودی، الیزابت شروع به مشکوک شدن به خاویر می کند و متوجه می شود که او خانواده را هدف قرار داده است.
خلاصه داستان: سرنوشت دو خانواده پس از اینکه یک دوچرخه سوار در شب قبل از شب کریسمس توسط یک جیپ از جاده خارج می شود، به طور غیرقابل برگشتی به هم گره خورده است.
خلاصه داستان: سه نوجوان تگزاسی امیدوارند که برای آن استراحت کنند و از وجود بن بست خود در یک شهر کارخانه پنبه فرار کنند، اما وقتی یکی از آنها از مرد اشتباهی دزدی می کند، در زیر شکم جنایت سازمان یافته قرار می گیرند.