خلاصه داستان: پاریس، 1830: ویدوک توسط یک مرد نقابدار آینه کشته شد. دزدی که به بازپرس تبدیل شده بود، روی پرونده مردان کشته شده توسط صاعقه کار می کرد. زندگینامه نویس او سعی می کند پرونده را حل کند.
خلاصه داستان: آملی، یک پیشخدمت جوان، با وجود اینکه در دنیای تخیلی خود گرفتار شده است، تصمیم می گیرد به مردم کمک کند تا شادی را پیدا کنند. تلاش او برای گسترش شادی او را به سفری هدایت می کند که در آن عشق واقعی را پیدا می کند.
خلاصه داستان: زنی که در حال فرار از اوباش است با اکراه در یک جامعه کوچک کلرادو در ازای نیروی کار پذیرفته می شود، اما وقتی یک جستجو از شهر بازدید می کند متوجه می شود که حمایت آنها بهایی دارد.
خلاصه داستان: F.B.I بازنشسته که هنوز پس از پیوند قلب در حال نقاهت است. تری مککالب، پروفایلبردار، زمانی به خدمت بازمیگردد که تجزیه و تحلیل خون خود سرنخهایی از هویت یک قاتل زنجیرهای ارائه میدهد.