خلاصه داستان: یک قاتل زنجیره ای در لندن در دهه 1890 با صندلی برقی به اعدام محکوم شد، اما در آخرین ساعات زندگی، زندانی را که در آن است و همه کسانی که در آن هستند نفرین می کند.
خلاصه داستان: هنگامی که برادرش کشته می شود، افسر LAPD، مارک، شهر را ترک می کند تا به جزیره ای که در آن بزرگ شده بازگردد. به دنبال پاسخ و انتقام، او به زودی خود را در نبردی خونین با سرمایه دار فاسدی می بیند که جزیره را تصاحب کرده است...
خلاصه داستان: راهبه ای که در سال 1890 در داکوتای شمالی سفر می کند، یک یاغی را از مرگ نجات می دهد. او در ازای راهنمایی او به کلیسایی در اعماق بدلندز از او پرستاری می کند تا سلامتی خود را حفظ کند.
خلاصه داستان: بر اساس وقایع واقعی، یک کارآگاه پلیس شرمسار به دنبال رستگاری با مخفی شدن برای افشای یک سندیکای جنایت خشونت آمیز است. اما همانطور که او در اعماق اوباش فرو میرود، ممکن است بهای بخشش بیشتر از توان او باشد.