خلاصه داستان: افلاطون در تمثیل غار می اندیشد: اگر یکی از زندانیان بتواند خود را از زنجیر خود رها کند و از غار بگریزد چه اتفاقی می افتد؟ چه می شد اگر آن زندانی جی، یک پسر بچه 7 ساله بود؟
خلاصه داستان: یوریکو 30 ساله (نوریکو اگوچی) به عنوان یک رایحه درمانی در یک سالن عطر کار می کند. او از روغنهای ضروری و دستهایش برای تسکین سلامت درونی مشتریاش استفاده میکند. یوریکو رازی هم دارد که نمی تواند به کسی بگوید. او وارد می شود ...
خلاصه داستان: یک عامل وام متواضع، خود را درگیر توطئه ای جهانی برای ایجاد ویرانی در هند می بیند. یک تصادف باعث ایجاد تصورات جنایی و یک قاتل زنجیره ای می شود و او را وادار می کند تا یک راز بزرگتر را کشف کند و از یک فاجعه قریب الوقوع جلوگیری کند...