خلاصه داستان: فردوس در خانه ای محافظه کار با همسرش حمید ازدواج کرده است. دوست قدیمی او شهید از پنجاب برمیگردد و عاشق هم میشوند، اما وقتی حمید متوجه میشود فردوس با دوستش خوابیده است، اوضاع تغییر میکند.
خلاصه داستان: شوالیه آرن برای آخرین ماموریت علیه صلاح الدین فرستاده می شود. او باید در این نبرد پیروز شود، قبل از اینکه بتواند به خانه خود به سوئد برود و در نهایت با سیسیلیا خود ازدواج کند و تشکیل خانواده دهد. اما صلح در خانه توسط دانمارکی ها تهدید می شود.