خلاصه داستان: در سال 1854، جب استوارت، جورج کاستر و دیگر فارغ التحصیلان از وست پوینت به کانزاس فرستاده شدند تا قبل از شروع مجدد ساخت راه آهن به سانتافه، به آرام کردن منطقه کمک کنند.
خلاصه داستان: هومر بنن، دامدار صادق و سخت کوش تگزاس، با پسر بی پروا، خودخواه، مغرور و خودپسند خود، هاد، که پس از کشتن برادرش در یک تصادف اتومبیل، دچار اعتیاد به الکل شد، درگیری دارد.
خلاصه داستان: ویلیام پیتمن پریست باید از تمام حیله های خود استفاده کند تا موقعیت خود را به عنوان قاضی در زادگاهش کنتاکی حفظ کند و در عین حال صدایی برای طبقه فرودست شهر و ارزش های دموکراتیک باشد.