خلاصه داستان: ورلوک در سال 1886 در لندن با همسری زیبا و برادر عقب مانده اش زندگی می کند. او مامور سفارت روسیه است. یک سفیر جدید بیشتر از سال های گذشته از او می خواهد - چیزی با بمب. ورلوک نیز به پلیس اطلاع می دهد.
خلاصه داستان: در حین نگهداری از دو کودک در جشن هالووین، یک پرستار بچه یک نوار VHS را در یکی از کیسه های آب نبات آنها پیدا می کند. این نوار شامل سه داستان ترسناک است که توسط یک دلقک قاتل به هم مرتبط شده اند. با گذشتن شب اتفاقات عجیبی در خانه رخ می دهد.
خلاصه داستان: جیم، یک نیویورکی متوسط، با همسری بیمار اما دوست داشتنی زندگی می کند. ناگهان با سقوط اقتصاد همه چیز تغییر می کند و باعث می شود همه چیز را از دست بدهد. جیم پر از خشم و عصبانیت به دنبال انتقام از زندگی گرفته شده از او می شود.
خلاصه داستان: سیدو در موقعیتی غیرمنتظره با دختری به نام راکشا آشنا می شود. عجیب است که راکشا گاهی مانند یک شیطان و گاهی مانند یک جنایتکار رفتار می کند. راکشا جنایتکار است یا شیطان؟
خلاصه داستان: نیروی توقف ناپذیر روسلان، می آید تا از زنجیر انطباق رها شود. با اسلحه و گیتار خود، او در آستانه ایجاد سمفونی شورش است که شبیه هیچکس دیگری نیست.