خلاصه داستان: مارتین به تری پیشنهاد میکند تا در یک بانک بیخبر در خیابان بیکر لندن پیشی بگیرد. او اتاقی مملو از صندوق های امانات به ارزش میلیون ها پول نقد و جواهرات همراه با گنجینه ای از اسرار کثیف را هدف قرار می دهد.
خلاصه داستان: یک وکیل بیمه به شهر می رود تا با همکارش جف، ارتقای شغلی آینده را جشن بگیرد. اما شب آنها زمانی که فرانک یک ماده توهمزا را میخورد که درک او از جهان را کاملاً تغییر میدهد، چرخش عجیبی پیدا میکند.
خلاصه داستان: یک شوخی رسانههای اجتماعی و نامزدش متوجه میشوند که تعطیلات آخر هفته در کشورشان تبدیل به یک شوخی ویدیویی نهایی میشود که در آن خطر مرگ و زندگی است.