خلاصه داستان: وقتی خانواده یک پسر جوان توسط اوباش کشته می شوند، همسایه سرسخت آنها گلوریا نگهبان بی میل او می شود. این زوج با داشتن کتابی که گانگسترها می خواهند، در نیویورک فرار می کنند.
خلاصه داستان: روانپزشکی که در وین زندگی می کند، با زنی متاهل وارد رابطه ای سخت می شود. هنگامی که او به دلیل مصرف بیش از حد در بیمارستان به سر می برد، یک بازرس تصمیم می گیرد تا پایان رابطه آنها را کشف کند.
خلاصه داستان: مردی جنایتکار به طور تصادفی از بیمارستان روانی مرخص می شود. کارکنان سعی می کنند آن را پنهان کنند، اما یک روانپزشک جوان به شهر کالج می رود و در آنجا چندین قتل را انجام می دهد تا به مردم محلی هشدار دهد و منتظر رسیدن او باشد...