خلاصه داستان: دو ولگرد بیخانمان در یک عمارت خالی مخفی میشوند و زمانی که مستاجران احتمالی میرسند و سعی میکنند آن را اجاره کنند، خود را به عنوان ساکنان در میآورند.
خلاصه داستان: "خرگوش مخملی" بر اساس کتاب کلاسیک مارجری ویلیامز، جادوی عشق بی قید و شرط را جشن می گیرد. وقتی ویلیام یک اسباب بازی مورد علاقه جدید برای کریسمس دریافت می کند، یک دوست مادام العمر را پیدا می کند و دنیایی از جادو را باز می کند.
خلاصه داستان: دونالد در حال گلف بازی است و برادرزادههایش برای "کمک" همراهی میکنند. بین سر و صدای آنها و شوخیهای عملی آنها، دونالد با بازیاش خیلی خوشگذرانی یا موفقیتی ندارد.
خلاصه داستان: Popeye و Olive وارد شهر Badgag می شوند و بلوتو را در حال انجام شعبده بازی می بینند. او الیوی را مانند یک افسونگر مار هیپنوتیزم می کند. بلوتو خود را بورژوای بزرگ معرفی می کند و لباسی شیک به الیو می دهد، پوپای را تبدیل به الاغ می کند و ...
خلاصه داستان: میکی، دونالد و گوفی در حال تمیز کردن یک ساعت بزرگ هستند. از جمله عوارض: میکی با لک لک خوابیده ای که نمی خواهد برود دعوا می کند، دونالد در چشمه اصلی گیر می کند و گوفی وقتی ساعت به صدا در می آید داخل زنگ است...
خلاصه داستان: مسابقه بزرگ خرگوش، سریع و سرب، می ایستد تا به خرگوش های دختر نان نان بزند و خودنمایی کند. لاک پشت که با سرعتی آرام و پیوسته در حال حرکت است، برنده می شود، اگرچه خرگوش در آخرین لحظه تلاش می کند تا سرعت خود را افزایش دهد.