خلاصه داستان: داستان رابطه دنیز و باریس به مدت 10 سال. دو مرد جوانی که در اواسط 20 سالگی تا روز طلاق با هم آشنا شدند. یک داستان عاشقانه گاهی آفتابی، ابری، طوفانی، ممکن و غیرممکن.
خلاصه داستان: یک نویسنده جوان شیفته یک زن سیاه مو مرموز می شود که ادعا می کند خواهر دیرینه اش است و رابطه ای غیرعادی با او آغاز می کند و باعث ایجاد یک مارپیچ رو به پایین می شود که در آن مادر سلطه گر و نامزد دوست داشتنی او درگیر می شود...
خلاصه داستان: در یک بافت اجتماعی که به دلیل یک بحران اقتصادی در سراسر کشور بدتر شده است، زندگی چندین نفر پس از ملاقات با سیسیل، شخصیتی که نماد میل است، زیر و رو می شود.