خلاصه داستان: خانم شتی یک فمینیست است که در لندن زندگی می کند و می خواهد برای همیشه مجرد بماند. آقای پولیشتی از حیدرآباد در تلانگانا، هند، می خواهد در یک رابطه متعهدانه باشد. به نظر می رسد این دو در مراحل مختلفی از زندگی هستند اما به نوعی با هم همکاری می کنند...
خلاصه داستان: یک پروفسور جراح که زمانی مورد احترام بود رافال ویلکزور که خانوادهاش را از دست داده و حافظهاش را از دست داده است، وقتی دوباره با شخصی از گذشته فراموششدهاش ارتباط برقرار میکند که میتواند به او کمک کند تا پاسخهای مورد نیازش را پیدا کند.
خلاصه داستان: یک بیوه تنها قصد دارد با خاکستر شوهرش به دور دنیا سفر کند تا از مکانهایی که در فیلمها دوست داشتند دیدن کند. اولین توقف در سفر زندگی او را برای همیشه تغییر می دهد.
خلاصه داستان: ریشه در حال حاضر هفتمین بار است که دوباره متولد می شود و در زندگی قبلی خود انواع هیجانات را داشته است. اما برای لذت بردن از زندگی عالی، ابتدا باید با شاهزاده خوش تیپ، همان کسی که اتفاقا قاتل اوست، ازدواج کند.