خلاصه داستان: چند دوست قدیمی یک شب در خانه موروثی یکی از آنها جمع می شوند. اما وقتی مهمانان جدید به آنها ملحق می شوند، اتفاقات عجیبی برای آنها رخ می دهد و مشکلات شروع می شود.
خلاصه داستان: شهروز جوان معتادی است که به تازگی از زندان آزاد شده است. او در حال فرار از گذشته خود است و مصمم است یک بار برای همیشه زندگی خود را تغییر دهد. اما این گذشته اوست که همیشه او را شکار می کند.
خلاصه داستان: تعدادی از دانشآموزان به منظور شرکت در مسابقه بادبادکبازی در انقلاب زمستانی به منطقه خزر سفر کردهاند. در کنار اردوگاه آنها یک کلبه کوچک است که توسط سه آشپز که در یک رستوران نزدیک کار می کنند، اشغال شده است.