خلاصه داستان: یک دوتایی رقص دبیرستانی و یک تیم فوتبال در جزیره ای دورافتاده. دو دختر برای دنبال کردن عشق خود به رقص یک باشگاه تشویق کننده ایجاد می کنند، اما خیلی زود متوجه می شوند که با اشتیاق تیم فوتبال و کل جزیره را تشویق می کنند.
خلاصه داستان: ماریو سوارز هنرمند چهل و چند ساله تانگو است که همسرش لورا او را ترک کرده است. او آپارتمانش را ترک می کند و شروع به تهیه فیلمی درباره تانگو می کند.
خلاصه داستان: مکس که با خواهر دوقلویش شرلی در گوا زندگی می کند، وقتی متوجه می شود که او عاشق راهول، رقیب سرسختش، برادر کوچکتر پراکاش شده است، عصبانی می شود.
خلاصه داستان: ایشا نیر جوان و زیبا سه طرفدار دارد - یاش سابهاروال، گاوراو ساکسنا و تاج بهارادواج. همه آنها از پس زمینه های مرفه هستند و حاضرند برای رسیدن به عشق او تلاش کنند اما این به ایشا بستگی دارد ...