خلاصه داستان: ماریو سوارز هنرمند چهل و چند ساله تانگو است که همسرش لورا او را ترک کرده است. او آپارتمانش را ترک می کند و شروع به تهیه فیلمی درباره تانگو می کند.
خلاصه داستان: مکس که با خواهر دوقلویش شرلی در گوا زندگی می کند، وقتی متوجه می شود که او عاشق راهول، رقیب سرسختش، برادر کوچکتر پراکاش شده است، عصبانی می شود.
خلاصه داستان: ایشا نیر جوان و زیبا سه طرفدار دارد - یاش سابهاروال، گاوراو ساکسنا و تاج بهارادواج. همه آنها از پس زمینه های مرفه هستند و حاضرند برای رسیدن به عشق او تلاش کنند اما این به ایشا بستگی دارد ...
خلاصه داستان: یک ستاره سالخورده سینما که از آیندهاش مطمئن نیست، با یک بالرین برتر برای تیتراژ یک موزیکال جدید برادوی همکاری میکند، اما اهداف هنری کارگردان آن، آن را غیرقابل تشخیص تهدید میکند.