خلاصه داستان: دختری 16 ساله از اردوگاه به خانه برمی گردد و متوجه می شود که مادرش دوست پسر جدیدی دارد، دوست پسری که او قصد دارد با او ازدواج کند. مردی که جذابیت، هوش و زیبایی او را به نظر می رساند که اصلاً انسان نیست.
خلاصه داستان: یک کلانتر پلیس سالخورده با اکراه با یک کلانتر جدید به نام ایوی بارت به اتحاد می پیوندد تا با شیاطین خشمگینی که شهر کوچک آنها در نیوهمپشایر را تحت تعقیب قرار می دهند مبارزه کند.
خلاصه داستان: در یک روز گرم تابستانی در اسلو، مردگان به طرز مرموزی از خواب بیدار می شوند و سه خانواده در هرج و مرج و هرج و مرج قرار می گیرند، زمانی که عزیزان متوفی آنها نزد آنها باز می گردند. آنها چه کسانی هستند و چه می خواهند؟
خلاصه داستان: یک هنرمند جوان در جنگلی وسیع و بی آلایش در غرب ایرلند گیر می کند، جایی که پس از یافتن سرپناه، در کنار سه غریبه گیر می افتد که هر شب توسط موجودات مرموز تحت تعقیب قرار می گیرند.