خلاصه داستان: یک زن و شوهر جوان برای غذا خوردن در یک رستوران اختصاصی که در آن سرآشپز منوی اسراف را تهیه کرده است ، به یک جزیره دور افتاده سفر می کنند ، با برخی شگفتی های تکان دهنده.
خلاصه داستان: هنگامی که آقای هریگان درگذشت ، کریگ ، نوجوان که با او دوست شد و کارهای عجیب و غریب برای او انجام داد ، قبل از دفن تلفن هوشمند خود را در جیب خود قرار می دهد. وقتی جوانان تنها به دوست مرده خود پیام می فرستند ، از دریافت متن بازگشت شوکه می شود.
خلاصه داستان: یک خانواده جوان به یک خانه تاریخی در جورجیا نقل مکان می کنند و می آموزند که آنها فقط ساکنان خانه نیستند. آنها خود را در حضور یک راز در حال ظهور از زیرزمینی که تهدید می کند هر کسی را در مسیر خود فرو می کند ، می یابند.