خلاصه داستان: یک مرد بیوه، سه فرزند خردسالش و یک پرستار بچه ایتالیایی زمانی که شرایط باعث میشود با هم در یک قایق خانهای که به شدت مورد غفلت قرار گرفتهاند زندگی کنند، یکدیگر را بهتر میشناسند.
خلاصه داستان: هنگامی که دو کودک یک بازی تخته جادویی را پیدا می کنند و بازی می کنند، مردی را که ده ها سال در آن گرفتار شده رها می کنند - و انبوهی از خطرات که فقط با اتمام بازی می توان جلوی آنها را گرفت.
خلاصه داستان: برد ویتاکر مجری رادیویی است که سعی می کند فرزندان ناتنی اش را دوست داشته باشند و او را بابا صدا کنند. اما نقشه های او با بازگشت پدر بیولوژیکی آنها، داستی مایرون، برعکس می شود.