خلاصه داستان: شیرین زندگی آرامی را در میان طبقه متوسط خوب ایرانی سپری می کند تا اینکه روزی که عمویش سعید از پدرش می خواهد که او را در آژانس مسافرتی خود استخدام کند. بالاخره تصمیم می گیرد کار کند. سرنوشت او تغییر می کند، زیرا او با یک عامری جوان و جذاب آشنا می شود ...
خلاصه داستان: داستان زری که به دلیل درد شدید شکم به همراه همسرش به بیمارستان می رود. زری با استفاده از کارت سلامت دوستش به دلیل تاریخ مصرف گذشته او، آپاندکتومی می کند، اما کارکنان بیمارستان به این موضوع مشکوک می شوند.