خلاصه داستان: دختر جوانی بدون اجازه پدر سخت گیرش زادگاهش در جنوب ایران را برای یک سفر نیم روزه ترک می کند تا در جشن خداحافظی یکی از دوستان نزدیکش شرکت کند. در راه بازگشت به خانه، هوای مه آلود تمام آنچه را که برنامه ریزی کرده بود تغییر می دهد.
خلاصه داستان: مرد جوانی با دردسرهای ناشناخته و فلسفه زندگی به خیابان های تهران می رود تا ذهنش را پاک کند. به زودی خودش را در نقش یک راننده تاکسی می بیند. همانطور که او در شهر رانندگی می کند، هر فردی را که می گیرد داستان خود را می آورد، ...
خلاصه داستان: داستان در مورد دختر جوانی منیژه است که به بیماری قلبی مبتلا می شود و برادرش حامد را مجبور می کند تا انتخاب سختی در مورد اینکه چه باید بکنند و چه کاری عادلانه است انجام دهد.
خلاصه داستان: شهاب که در شرف ازدواج با نامزدش است به شدت به پول نیاز دارد. برای آوردن پول با کمک دوستش در معامله ای شرکت می کند اما تمام پولش را از دست می دهد. تحت تمام فشارهای خانواده و او ...