خلاصه داستان: جاکوب مکنیلی هجده ساله که در کوههای آپالاچی کارولینای شمالی اتفاق میافتد، بین دلجویی کردن از پدرش که با مواد مخدر معامله میکرد و دختری که دوستش دارد، برای همیشه کوهها را ترک میکند.
خلاصه داستان: بیوه ای را دنبال می کند که از معشوقه شوهر مرحومش متوجه می شود که مرگ او تصادفی نبوده است. هر دو زن با هم کار می کنند تا حقیقت مردی را که هر دو دوستشان داشتند، آشکار کنند.
خلاصه داستان: الکساندر نانائو، کارگردان، تیمی از بازرسان روزنامه رومانیایی گازتا اسپوروریلر را دنبال میکند که تلاش میکنند کلاهبرداری وسیعی را در زمینه مراقبتهای بهداشتی کشف کنند که مغولها و سیاستمداران را ثروتمند کرد و منجر به مرگ افراد بیگناه شد...