خلاصه داستان: این باید یک دیدار مجدد هماهنگ در لانزاروته باشد، اما به محض اینکه زوج استفان و الیزابت و والدین جدید توماس و آنا به خانه خانواده میرسند، نزاعهای جدیدی در خانواده بوچر شروع میشود.
خلاصه داستان: پس از جدایی دردناک، بن دچار بی خوابی می شود. برای از بین بردن زمان، او شروع به کار در شیفت آخر شب در سوپرمارکت محلی میکند، جایی که تخیل هنریاش در آن بیداد میکند.