خلاصه داستان: پولی یک جزیره مخفی مسحور کننده پر از شگفتی های مرموز را کشف می کند، از جمله کریستال جیبی که به او اجازه می دهد تا به طور جادویی اندازه را تغییر دهد.
خلاصه داستان: ریچارد در حالی که در دریاچه ای بزرگ در شمال آفریقا زمستان می گذراند، متوجه می شود که این بار چنین وظیفه شرافتمندانه و مسئولانه ای مانند هدایت پرواز به او سپرده نخواهد شد.