خلاصه داستان: در حالی که همتایان او همه سفید شده اند، کاتک هنوز کوچک و خاکستری است. کاتک برای اینکه ثابت کند بزرگ شده و آخرین آرزوی مادربزرگ مورد ستایشش را برآورده کند، در سفری خطرناک به شمال بزرگ می رود.
خلاصه داستان: وقتی تارا سینگ در جریان یک درگیری ناپدید می شود و گمان می رود در پاکستان دستگیر شده است، پسرش جیتی برای نجات او وارد هزارتوی می شود که هر دو باید به هر قیمتی از آن فرار کنند.
خلاصه داستان: در حالی که دنیای او در تاریکی پوشیده شده است، یک دختر جوان باید بر ترس های خود غلبه کند و به شهری مرموز از نور سفر کند، پدرش را از دست یک دانشمند خطرناک نجات دهد و از نابودی سیاره اش جلوگیری کند.