خلاصه داستان: با لحنهای رسا و آهنگین، این زوج برادر درباره پیام و نیت واقعی خدا برای مخلوقات او بحث میکنند، تضادی که پیروان آنها را - در آواز و رقص فوقالعاده طراحی شده - به سمت هرج و مرج و گناه سوق میدهد.
خلاصه داستان: تابستان است و جانی با دوستان قدیمیاش بنی و بابی به فکر بازسازی یک بار قدیمی بلااستفاده میافتد. با این حال، افزایش سرمایه یک مشکل است، اما خوشبختانه، پولی، دختر گیج کننده صاحبخانه، مدت هاست که یک قایق را در خود جای داده است...
خلاصه داستان: یک رفتگر خیابانی که پس از تصادفات وحشتناک پاکسازی می کند، جسد کاملی را برای او و همسرش به خانه می آورد تا از رابطه جنسی لذت ببرند، اما از اینکه می بیند همسرش جسد را بر او ترجیح می دهد، ناامید می شود.
خلاصه داستان: جانی، بابی و بنی مشتاقانه منتظر تابستانی پر از دختران داغ و ماشین های سریع هستند - به خصوص وقتی که والدین جانی او را در خانه تنها می گذارند.
خلاصه داستان: در Belle Époque Paris، یک اشراف پاریسی قرن نوزدهم (جرمی آیرونز) عاشق یک فاحشه طبقه پایین تر (اورنلا موتی) می شود که او را اغوا می کند اما هرگز او را دوست ندارد.