خلاصه داستان: یک سال پس از مرگ پدرش، لیدیا گیلبرت احساس میکند کاملاً از دست رفته است - تا اینکه متوجه چیز غیرمنتظرهای میشود: فیلمنامه اپرای فضایی که نیاز به بودجهای پرفروش دارد، نوشته پدرش.
خلاصه داستان: پس از ملاقات غیرمنتظره گارفیلد با پدر گمشده اش، گربه ژنده پوش کوچه ویک، او و دوست سگش اودی مجبور می شوند از زندگی کاملاً نازپرورده خود به ویک بپیوندند تا در یک دزدی خطرناک به وی بپیوندند.
خلاصه داستان: رن، یک چیهواهوای روان پریش، و استیمپسون جی. گربه، گربه مانکس کم هوش که با نام مستعار استیمپی شناخته می شود، انبوهی از ماجراهای غیرمعمول دارند.