خلاصه داستان: واریس دیر ، متولد 1965 در سومالی ، در سیزده سالگی هنگام فروخته شدن به عنوان همسر چهارم مانس فرار می کند. او به عنوان خدمتکار در سفارت سومیا در لندن فعالیت می کند ، سپس در مک دونالد جایی که او کشف کرد و به یک الگوی برتر بین المللی تبدیل می شود.
خلاصه داستان: جیمز هریوت، تازه وارد کالج دامپزشکی گلاسکو، رویای خود را برای تبدیل شدن به یک دامپزشک در یورکشایر دیلز دنبال می کند. او متوجه می شود که رفتار با حیوانات به همان اندازه رفتار با صاحبان آنهاست و کشاورزان دیلز برای آنها سخت است...