خلاصه داستان: در سال 1980 نیویورک، سه مرد جوان که همه به فرزندخواندگی گرفته شده بودند، یکدیگر را ملاقات کردند و متوجه شدند که آنها سه قلوهایی هستند که در بدو تولد از هم جدا شده اند. اما تلاش آنها برای یافتن دلیل تبدیل به یک راز عجیب و شوم می شود.
خلاصه داستان: یک زن جوان آمریکایی که در لندن زندگی میکند، با غریبهای خوش تیپ که ممکن است گذشتهای تاریک و خطرناک داشته باشد، رابطه پرشور و عجیبی را آغاز میکند.
خلاصه داستان: الخاندرو جودوروفسکی، فیلمساز سوررئالیست، داستان خود را در جوانی تعریف می کند که در شیلی شاعر می شود، با هنرمندان دیگر دوست می شود و خود را از محدودیت های دوران جوانی رها می کند.