خلاصه داستان: د آرتاگنان مجبور می شود برای نجات کنستانس که در مقابل چشمانش ربوده شده بود، با میلادی متحد شود. اما با اعلام جنگ و پیوستن آتوس، پورتوس و آرامیس به جبهه، رازی از گذشته اتحادهای قدیمی را از بین می برد.
خلاصه داستان: دآرتانیان پس از مرده ماندن در تلاش برای یافتن مهاجمان خود به پاریس میآید، که او را به یک جنگ واقعی هدایت میکند که در آن آینده فرانسه در خطر است. او خود را با آتوس، پورتوس و آرامیس، سه تفنگدار پادشاه، هماهنگ می کند.
خلاصه داستان: در زندانی که در آن زندانیان بر روی یک سکوی نزولی تغذیه میشوند، آنهایی که در سطوح بالا هستند بیش از سهم خود را میگیرند، در حالی که آنهایی که در پایینتر هستند رها میشوند تا از روی ضایعات گرسنگی بکشند، و یک مرد تصمیم میگیرد سیستم را تغییر دهد.
خلاصه داستان: آنا فریتز بازیگر معروف و زیبا به تازگی درگذشت. سه مرد جوان مخفیانه وارد سردخانه می شوند تا او را برهنه ببینند که مجذوب زیبایی او شده اند.
خلاصه داستان: رافائل، یک اهالی سویلی که هرگز آندلس را ترک نکرده است، تصمیم می گیرد وطن خود را ترک کند تا به دنبال آمایا، دختر باسکی بر خلاف سایر زنانی که تا به حال آنها را می شناسد، برود.