خلاصه داستان: او به طور معجزه آسایی از مرگ فرار کرد تا به خانه ای بازگردد که عشق زندگی اش در آن زندگی می کند. اما امید به خوشبختی به یک کشف وحشتناک تبدیل می شود. محبوب او دختر دشمن اوست.
خلاصه داستان: گروهی از ارتش روسیه در اواخر دهه 1980 در افغانستان، جایی که شورشیان به آرامی دست برتر را به دست میآورند، آموزشهای کامل را استخدام میکنند.
خلاصه داستان: یک شوخی عملی در درام جوانی کنجکاو نیگینا سایفولائواس بسیار اشتباه به پایان می رسد. دو دختر هفده ساله مسکو، اولیا و ساشا، در حال دیدن پدر گمشده اولیا هستند که در کریمه زندگی می کند، زمانی که تصمیم می گیرند جای خود را عوض کنند و ...