خلاصه داستان: مردی به زندگی خود نگاه می کند و با راز دردناکی دست و پنجه نرم می کند که به مدت 20 سال پنهان کرده است، رازی که تهدید می کند زندگی ای را که برای خود و به زودی همسرش ساخته است، از مسیر خارج کند.
خلاصه داستان: هر کس فکر می کند که روستا آرام و آرام است اشتباه می کند. در آن حیوانات به خصوص آشفته، روباهی که فکر می کند مرغ است، خرگوشی که مانند لک لک عمل می کند و اردکی که می خواهد جایگزین کریسمس پدر شود را می یابیم. ...
خلاصه داستان: ژان یک مرد خانواده و کارگر کارخانه است که آرزو دارد ترانه سرا شود. او که امیدش را به دختر نوجوانش مروا بسته، او را به مسابقات آوازخوانی می برد که در آن دختر بی دست و پا و چاق تلاش می کند تا آهنگی را ببندد...