خلاصه داستان: آنتوان دوینل در حیاط بیرون آپارتمانش مشغول کار با گل های در حال مرگ است. او با کریستین که باردار است ازدواج کرده است. او با یک زن ژاپنی رابطه دارد و ازدواج او را به خطر می اندازد.
خلاصه داستان: هفت دوست قدیمی برای شام ملاقات می کنند. آنها تصمیم می گیرند پیامک ها، ایمیل ها و تماس های تلفنی خود را به اشتراک بگذارند. اسرار فاش می شود. هارمونی می لرزد.
خلاصه داستان: بوچلی که با یک بیماری چشمی جدی که در نهایت منجر به نابینایی او می شود به دنیا آمد، با این وجود از چالش ها بالاتر می رود و جاه طلبی های زیادی نسبت به اشتیاق خود رانده می شود. پیگیری بی سر و صدا برای ماموریت روزانه او ادامه دارد.