خلاصه داستان: سه خلافکار وارد خانه یک جانباز جنگی می شوند که نابینا است تا پول او را بدزدند. با این حال، آنها متوجه می شوند که مرد آنقدر که به نظر می رسد بی دفاع نیست.
خلاصه داستان: یک زن جوان بدبین در شهر نیویورک همچنان می میرد و به مهمانی که در همان شب به افتخار او برپا می شود باز می گردد. او سعی می کند راهی برای خروج از این حلقه زمانی عجیب پیدا کند.
خلاصه داستان: گروهی از مستعمرهنشینهای جوان فضایی در حالی که انتهای یک ایستگاه فضایی متروکه را میچرخانند، با وحشتناکترین شکل زندگی در کیهان روبرو میشوند.
خلاصه داستان: معترضان بومی آمریکا با یک پروژه خط لوله نفت در پایین تپه از سرزمین اجدادی خود روبرو می شوند. پدربزرگ داستان خلقت را تداعی می کند و به همه ما یادآوری می کند که باید جایگاه خود را در حلقه بزرگ مخلوقات پیدا کنیم.