خلاصه داستان: زندگی یک پسر بی مادر که تازه به زنان علاقه مند شده است و دوست مورد آزار جسمی اش که در فقر زندگی می کند با تجربه های کم و بیش معصومانه کودکی و چالش های تعدادی از کودکان آمیخته شده است...
خلاصه داستان: در سال 1924، اسکار ماتزرات در شهر آزاد دانزیگ متولد شد. در سه سالگی از پلهها به پایین میافتد و دیگر رشد نمیکند. در سال 1939 جنگ جهانی دوم آغاز می شود.