خلاصه داستان: بریجت جونز با کمک خانواده ، دوستان و عاشق سابقش ، دانیل ، زندگی را به عنوان یک مادر بیوه و مجرد پیمایش می کند. پشت و کار و در برنامه ها ، او توسط یک مرد جوان تر و شاید - فقط شاید - معلم علوم پسرش.
خلاصه داستان: پزشکان در یک بیمارستان اولترامدرن در دانمارک ، از طریق اتفاقات عجیب و غریب و غیر قابل توضیح ، متقاعد می شوند که این مکان خالی از سکنه است.