خلاصه داستان: داستان در قرن نوزدهم در کانادا اتفاق میافتد، بریژت و خواهرش جینجر به قلعهی معاملهگران پناه میبرند که بعداً توسط برخی گرگینههای وحشی محاصره میشود.
خلاصه داستان: خواهر جینجر، بریژیت، که حالا خودش یک گرگینه است، باید سعی کند تا قبل از ماه کامل بعدی، در حالی که در یک کلینیک بازپروری از یک گرگینه بی امان پنهان شده، درمانی برای شهوت خونش پیدا کند.
خلاصه داستان: رنی کری (کاویزل) برای انتقام از مرگ همسرش که توسط یک قاتل زنجیرهای به قتل رسیده بود، دست به یک جنایت تشنه به خون میزند - مردی که با استفاده از الدورادو خود زنان را شکار میکند و میکشد.
خلاصه داستان: یک پسر دهقان جوان توسط مهاجمان وایکینگ از خانه اش گرفته می شود و به عنوان یکی از آنها بزرگ می شود. اما وقتی یک اژدهای افسانهای به قبیله او حمله میکند، متوجه میشود که او قهرمان وایکینگها است که قرار است جلوی اژدها را از نابودی جهان بگیرد.
خلاصه داستان: دانشمندی ده ساله مخفیانه مزرعه خانواده اش را در مونتانا ترک می کند، جایی که با پدر گاوچران و مادر دانشمندش زندگی می کند، از خانه فرار می کند و با قطار باری در سراسر کشور سفر می کند تا جایزه ای را در اسمیت دریافت کند...