خلاصه داستان: گروهی از دانشآموزان در تعطیلات تابستانی خود را به بعد دیگری منتقل میکنند و برای زنده ماندن در آنجا قدرتهای فوقالعادهای به آنها داده میشود.
خلاصه داستان: وقتی یک عروسی مجلل قبل از شروع به فاجعه ختم می شود - با جسدی که در بندر نانتاکت فقط چند ساعت قبل از مراسم کشف شد - همه در جشن عروسی ناگهان مظنون می شوند.
خلاصه داستان: فیلیزنها برای زنده ماندن در یکی از محله های فقیر نشین شهر تلاش می کند، او دختر بزرگ خانواده است و از زمانی که مادرشان آنها را ترک کرده و پدرشان به الکل معتاد است از پنج خواهر و برادر کوچکترش مراقبت می کند.
خلاصه داستان: یک وکیل جدید وارد شهر کوچک کامبادوس می شود. نام او آنا است و حضور او برای کسی از جمله دانیل، پسر یک فروشنده عمده مواد مخدر، دور نمی ماند.